تاریخچه مرمت نقاشی
در طی بیست سال فعالیت من در حوزه مرمت نقاشی و هنر معاصر این رشته بسیار گسترده شده است و نیاز به تخصص و علم در این فضا به وضوح مشاهده می گردد. مرمتگران امروزه در سطوح متفاوتی تقسیم بندی میگردند. تکنسین ها و طراحان شیوه مرمت و محققین ازمایشگاهی همگی بدون درک درست از فیزیک و شیمی و تصویر برداری و هنر امکان ارائه خدمات درست و رضایت بخش به مخاطبان خود ندارند. با رشد اقتصاد هنر انتظارات دست اندر کاران در این حوزه بیشتر شده ونیازمند ارائه اطلاعات دقیقی از اثر هنری و بررسی تجارب دیگران در قالب دید گاهی علمی هستیم.مهمترین وظیفه و مسئولیت نشنال گالری[۲] مراقبت و حفاظت از مجموعه آثار نقاَشی برای نسلهای آینده است.
درباره نشنال گالری لندن
نشنال گالری لندن در عین نگهداری از آثار موجود در گنجینهاش اجازه دسترسی به دستاوردهای نقاشان گذشته را فراهم می آورد. گاها این دسترسی از خلال غبار زمان و یا ورنی های لاک الکلی تیره و کدر مختل می گردد. مرمتگران این آثار را در طی سالیان تمیز کرده و از آن حفاظت میکنند. تغییرات در ظاهر آثار هنری مورد توجه، همیشه واکنشهای منفی و مثبت بسیاری را بر انگیخته است. این بحثها با انجام مرمت نقاشی و یا تمیز کردن و زدودن تغییرات و تغییر فرم حاصل از آن در اثر شدت می گیرد.
در اواسط قرن نوزدهم میلادی تصمیم برای نگه داشتن مکان نشنال گالری در میدان ترافالگار نسبت به تاسیس یک گالری موقت در خیابان پال مال تاثیرات به سزایی در مسئله آینده حفاظت این مجموعه داشت. بحث جدی آن روز در مورد عقلانی بودن نگه داری میراث ملی نقاشی کشور در مرکز یکی از آلوده ترین شهرهای جهان بود. پس از بحث های طولانی در دهه ۱۸۵۰ میلادی تصمیم به انتقال گالری از مکانی که قرار داشت گرفته شد. اما این مکان فعلی دارای اهمیت و مرکزیت خاصی بود که بسیار مهمتر از آلودگی و تاثیرات آن بر روی نقاشی ها است. مسئله در دسترسِ مردم بودن این آثار نکتهای بود که توجه به آن باعث گردید تا تعمدا مکان گالری فعلی انتخاب گردد و این نکتهای بود که در جابجایی مورد اغفال قرار میگرفت. پس در صورت عدم انتقال، تاثیرات و اهمیت آن در مسئله حفاظت آثار بسیار گسترده بود. قطعا نقاشیها بسیار کثیف بودند و این مهم تا جایی پیش رفت که ضرورت یک برنامه کامل تمیز کاری و تعمیر نقاشیها مورد توجه قرار گرفت.
مرمت نقاشی در سالهای نخست توسط اولین نگهبان این مرکز یعنی ویلیام سیگور و برادرش جان انجام گردید. این مرمتها معمولا شامل پوشش دادن با وارنیش طبیعی به رنگ قهوهای طلایی مخلوط با ماستیک و روغن بزرک حرارت دیده بود که آن را وارنیش گالری مینامیدند، که البته با قرار گیری در معرض آلودگی محیط و هوای کثیف لندن تیره تار میگردید. تا زمانی که سر چالرز ایست لیک ( Sir Charles Eastlake) به عنوان مسئول و نگهدارنده گنجینه گالری انتخاب شد و پروژه تمیز کردن آثار آغاز گردید. در سال ۱۸۴۶ میلادی تابلوهایی از روبنس از وارنیشهای قهوه ای و اکسید شده زدوده شد.
باید گفت امروزه نام ایست لیک با اولین مباحث جدی در مورد تمیز کردن آثار همراه است. و ما او را موسس و بنیان گذار این مبحث در حفاظت مدرن می دانیم. او کسی بود که شروع به نگه داری سوابق کامل درحفاظت هر اثر مجموعه کرد، سوابقی که تا امروز به آن استناد میگردد. او همچنین فعالانه به آنچه امروز به آن حفاظت پیشگیرانه میگوییم متعهد بود. مایکل فارادی دانشمند مشهور با همکاری وی گزارشی جهت حفاظت آثار به کمک شیشه ارائه داده است رویکرد این گزارش بر اساس حفاظت و نگهداری لایه شفاف روی نقاشیها و آسیبهای تهدید کننده در مورد آنان است.
مطلبی که خوانید بخشهایی بود از کتاب دیدگاهی شفاف در مرمت آثار نقاشی / ترجمه: جاوید رمضانی / نشر مرکز